سال ۹۲ هم داره کم کم بار سفر میبنده.سالی که تو اومدی تو زندگیم نفسم و به زندگی یکنواخت و بی روح من روح تازه دادی.اومدنت هم با کلی خاطره خوب و بد همراه بود.

امروز چه روز خوبی بود نفسم.دوباره بعد از مدتها شیر مامانو خوردی .کلی هم عکسای خوشگل دو نفره گرفتیم مامان قربون اون چشای معصومت بره وقتی موقع شیر خوردن زل میزنی بهم

دخترم امروز دو ماهه شدی.باورم نمیشه دو ماه گذشت البته با سختی های فراوان.امروز بردمت برای واکسن زدن.چقدر دردت اومد و گریه کردی نفس مامان.اشک منم دراومد.