دیگه خسته شدم از بس غصه دار نوشتم

بازم دلم گرفته.مثل اکثر روزهای یک سال اخیر.گاهی فکر می کنم افسردگی گرفتم ولی خودم خبر ندارم یا به روی خودم نمیارم.انگار افسردگی مثل یک بیماری خزنده داره بیشتر و بیشتر در وجودم رخنه می کنه.این روزها یه خشم عجیبی دارم نسبت به همه چیز و همه کس (به قول رضا کیانیان تو فیلم خانه ای روی آب).تمام روزهای پاییز و زمستون گذشته حالم بد بود.از یه طرف هم این کنکور ارشد بهم استرس وارد میکرد.انقدر خموده و افسرده بودم که نتونستم برا کنکور به خوبی آماده بشم و نتیجش اون شد که گند زدم به کنکورم و قبول نشدم.فکر کردم کنکور که تموم بشه و بهار هم که از راه برسه دیگه بهونه ای برای حال بدم ندارم.چون من همیشه نیمه دوم سال رو دچار افسردگی فصلی میشم ولی پارسال دیگه خیلی شدید بود.ولی بهار و تابستونم اومد و رفت و من نفهمیدم چطور انقدر سریع گذشت و باز هم حالم بهتر نشد.باید قبل از رسیدن پاییز یه مشغولیتی برای خودم درست کنم و گر نه دوباره پاییز دلگیر از راه میرسه و من همش تو خونه باید بنشینم و ناراحتی کنم. از طرفی سه ماهه دنبال کار میگردم ولی هنوز نتیجه ای نگرفتم.برا همینه که انقدر نا امید شدم.دلم نمیخواد دیگه بیام اینجا و از غصه هام بنویسم.از آدمهای قدر نشناس دور و برم که درکم نمی کنند.از بعضی ها که تنها هنرشون دل شکستنه.دیگه خسته شدم خسته از همه کس. خدایا کی این روزهای لعنتی تموم میشه.کی این بی کسی هام تموم میشه.این بی حوصلگیهام. یعنی من همون دختر بچه شاد روزهای کودکی هستم.همونی که از دیوار راست بالا می رفت و تو شیطنت و سرزندگی دست صد تا پسر رو از پشت بسته بود؟!

برام دعا کنید.دلم میخواد یه روز بیام بگم که شادم .که همه قدرمو میدونن.که از زندگی مشترکم راضی ام.که دیگه بعضی وقتها از شدت درد قفسه سینه ام درد نمی کنه که من دردشو پشت گوش بندازم و بگم بی خیال .به جهنم هر بلایی میخواد سرم بیاد ، بیاد.یک دلیل عمده ناراحتی هام بی برنامگیه.نمی دونم برا آینده چی کار کنم.باز هم دنبال کار باشم؟ کو کار؟! دوباره ارشد شرکت کنم ولی این بار تو یک رشته آسونتر.رشته ای که دوستش دارم و از پسش بر میام؟ آخه سنم میره بالا.پس کی بچه دار بشم؟ وای دغدغه این بچه دار شدن هم شده قوز بالای قوز.کاش می شد هیچ وقت بچه دار نشم و برم به آرزوهام برسم.ادامه تحصیل و داشتن یک شغل خوب.

آهنگ عزیز رفته از مهستی عزیز:

بیا که این پنجره ،پنجره پر غبار         به شهر گل وا بشه به شهر گل وا بشه

این روزا که بهاره ،خونه ما دوباره       بهشت رویا بشه بهشت رویا بشه