روزی پر از پیشرفتهای فراوان از جمله چهار دست و پا رفتن با سرعت و نشستن به کمک بالش.دیگه کارم دراومده باید همش مواظبت باشم که به جایی برخورد نکنی.

پارسال در چنین روزی به حال مرگ افتاده بودم از شدت تهوع و تو داشتی حسابی جولان میدادی و ابراز وجود میکردی

هیچی نمیتونستم بخورم جز آب

امروز  ظهر اولین دندانتو دیدم که داره نیش میکشه[smiley]s/sm85.gif[/smiley] الان هم تازه خوابیدی پس از بهانه گیریهای فراوان